۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

انتخابات 3

بازی بزرگان

وضعیت خیلی به هم پیچیده شده کاندیداهای تایید صلاحیت شده مدام همدیگرو به فساد مالی محکوم میکنن وفسادبزرگتری رو به نفرمقابل ویا دیگران نسبت میده

خیلی درد آوره وواقعا حالم بده

تمام ساختارها شکسته شده وحریم هابرداشته شده وخطوط ممنوع ازبین رفته تازه داریم میفهمیم که کجا زندگی میکنیم

بازم مردد شدم که رای بدم یا نه یا اصلا چرا رای بدم

تازه ماداریم یه تجربه جدید به نام مناظره تلویزیونی پیدا میکنیم

فکرکنم هنوز ظرفیت شنیدن این واقعیت هارو نداریم

پس اون همه شهید اون همه جنگ وسردارهمت ها ودفاع مقدس و....هیچی

کاش اسمم روی یکی ازکوچه پس کوچه های شهرری بود مثل مرتضی سوری ویامحمد قوام وبعد ازاین سالها اینهمه رنگ وریا نمیدیدم که روی جوی خون دوستانم درست شده وآنهانیستند

۱ نظر:

آشنا گفت...

افرين
خيلي خوب نوشتي
ما هنوز جنبه ي خيلي چيزها رو نداريم. خدا آخر و عاقبت همه رو به خير كنه.من از روزهاي بعد از انتخابات ميترسم.